۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

شنبه شروع فصلی دیگر

نماز جمعه تهران به امامت مقام عظمای ولایت، ولی امر مسلمین جهان،‌ حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، دامه ظله العالی، فردا در تهران برگزار می شود.

روشی که بارها قبلا تکرار شده است. مثل همیشه خواهد آمد‌، دوباره به سلاحی تکیه خواهد زد‌، و خطابه ای فصل الخطاب خواهد خواند، که احتمالا مثل همیشه معترضان را هم کاسه براندازان می خواند، همه را به سکوت و فراموشی دعوت می کند،‌ و به عواقب دردناک اصرار بر حقوقشان هشدار می دهد.

میر هفته ای است که گفته است شنبه بعد در همان مسیر قدیمی انقلاب به سوی آزادی روی سقف ماشینی با شلوار کهنه ای دستهایش را به نشانه امید دوباره بالا خواهد گرفت. مگر نه که انقلاب کردیم که به آزادی برسیم؟

مشتهایمان را جمع کنیم،‌ دندانهایمان را بفشاریم، دست به دست هم دهیم، زمین را از صدای پاهایمان به لرزه در آوریم، و صدای نفس های معترضمان را به گوش معظم له برسانیم. آن طور که روز جمعه به جز به سلاح در دستش تکیه ای احساس نکند. بگذارید به تک تک کلماتش دوباره فکر کند. جواب تک تک کلمه هایش را بیست سال است در سینه نگاه داشته ایم. بگذارید بداند منتظر خطایش هستیم. بگذارید بداند این خس و خاشاک منتظرشنیدن یک کلمه تحقیراست. فقط یک کلمه. منتظر یک کلمه تهدید است. فقط یک کلمه تا شنبه را بر سرش خراب کند.

شنبه روز شکستن ابهت پوشالی معظم له است. شنبه روز به خاک سپردن دستورالعمل کهنه سرکوب به بهانه فصل الخطاب است. بگو خطاب فصل، نه فصل الخطاب.

شنبه، با پای شکسته و بازوی کتک خورده، شانه به شانه میر از انقلاب تا آزادی . شنبه، یا دوباره اسیر همان بازی های قدیمی می شویم، یا فصل الخطاب فصل خطابهایش زمستان می شود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر