برآورد ما از شرايط کنوني اين است که وضعيت براي مدتي به همين منوال ادامه پيدا خواهد کرد و درگيري هاي خياباني و اعتراضات و تجمعات نيز به طول خواهد کشيد. در اين مسير طبعا ما خطوط کلي را از مواضع و فرمايشات رهبر انقلاب استنباط خواهيم کرد.
آنچه اکنون براي ما مهم است اين است که بتوانيم افکار عمومي را توجيه کنيم. در واقع آنچه در آغاز ماجرا رقم خورد به نوعي تقابل 24 ميليون نفر با 13 ميليون نفر بود. اين تقابل مي توانست زمينه ساز مواجهه يک جمع 13 ميليوني با اصل حاکميت و ضربه خوردن نظام مطابق تئوري انقلاب هاي مخملي باشد. آنچه اکنون رخ داده است تاکيد بر قانونگرايي است. بدين معنا که ظهور اين دعوا نبايد دو قطبي حاکميت و غير حاکميت يا احمدي نژاد و ميرحسين را تداعي کند.
اين تقابل بايد تداعي گر دو قطبي قانونگرايي و قانونگريزي باشد و در اين ميان بايد به گونه اي حرکت کرد تا افکار عمومي در اين دو قطبي قرار بگيرند و قانونگرايي را انتخاب کنند. واقعيت هم همين است. هيچ مشکلي براي پيگيري شک و شبهه ها از مجاري قانوني وجود ندارد. اما برخي با اصل انتخابات مشکل دارند و اصولا موارد تخلفي مستندي نيز براي ارائه ندارند و تنها مي خواهند با فضاسازي کشور را شلوغ کنند.اسم تجمعات غيرقانوني که به اغتشاش مي انجامد و مماشات ميرحسين و اطرافيان او نسبت به اين صدمات و هزينه ها چه چيزي است غير از قانون گريزي؟ حرف در اين ميان واقعا زياد است که مي گذريم.
ما علاقه اي نداريم سايرين را قانونگريز معرفي کنيم واتفاقا ترجيح بر آن است که همه به خط انقلاب و قانونگرايي برگردند. سخنان رهبر انقلاب هم به نوعي فرصتي بود براي بازگشت غوغاسالاران به خط انقلاب. بهترين حالت پذيرفتن قانون وبازگشت . اينان به خط انقلاب است. اما عملکرد کنوني اينان نشان مي دهد که در اين مسير حرکت نخواهند کرد و اصولا مشکل اينان تخلفات انتخاباتي نيست که خواهد حل شود.
اميد آنکه شرايط ايجاد شده فضايي فراهم کند براي حذف کساني که انگل وار به پيکره نظام چسبيده اند و به خاطر هزينه اي که حذفشان براي نظام داشته است، هم چنان در بدنه نظام حضور داشته اند. نتيجه اين گفتار اين شد که ما موظفيم در راستاي هدايت افکار عمومي و دعوت به قانونگرايي تلاش کنيم. بعد از اين تاکيد بر قانونگرايي فضا براي شناخت قانونگريزان هم باز مي شود و اين همان مسيري است صدا و سيما هم در پيش گرفته است. در اين مسير البته نبايد برخي متهمان واقعي تبرئه شوند.
همه بايد به هوش باشيم والسلام
آنچه اکنون براي ما مهم است اين است که بتوانيم افکار عمومي را توجيه کنيم. در واقع آنچه در آغاز ماجرا رقم خورد به نوعي تقابل 24 ميليون نفر با 13 ميليون نفر بود. اين تقابل مي توانست زمينه ساز مواجهه يک جمع 13 ميليوني با اصل حاکميت و ضربه خوردن نظام مطابق تئوري انقلاب هاي مخملي باشد. آنچه اکنون رخ داده است تاکيد بر قانونگرايي است. بدين معنا که ظهور اين دعوا نبايد دو قطبي حاکميت و غير حاکميت يا احمدي نژاد و ميرحسين را تداعي کند.
اين تقابل بايد تداعي گر دو قطبي قانونگرايي و قانونگريزي باشد و در اين ميان بايد به گونه اي حرکت کرد تا افکار عمومي در اين دو قطبي قرار بگيرند و قانونگرايي را انتخاب کنند. واقعيت هم همين است. هيچ مشکلي براي پيگيري شک و شبهه ها از مجاري قانوني وجود ندارد. اما برخي با اصل انتخابات مشکل دارند و اصولا موارد تخلفي مستندي نيز براي ارائه ندارند و تنها مي خواهند با فضاسازي کشور را شلوغ کنند.اسم تجمعات غيرقانوني که به اغتشاش مي انجامد و مماشات ميرحسين و اطرافيان او نسبت به اين صدمات و هزينه ها چه چيزي است غير از قانون گريزي؟ حرف در اين ميان واقعا زياد است که مي گذريم.
ما علاقه اي نداريم سايرين را قانونگريز معرفي کنيم واتفاقا ترجيح بر آن است که همه به خط انقلاب و قانونگرايي برگردند. سخنان رهبر انقلاب هم به نوعي فرصتي بود براي بازگشت غوغاسالاران به خط انقلاب. بهترين حالت پذيرفتن قانون وبازگشت . اينان به خط انقلاب است. اما عملکرد کنوني اينان نشان مي دهد که در اين مسير حرکت نخواهند کرد و اصولا مشکل اينان تخلفات انتخاباتي نيست که خواهد حل شود.
اميد آنکه شرايط ايجاد شده فضايي فراهم کند براي حذف کساني که انگل وار به پيکره نظام چسبيده اند و به خاطر هزينه اي که حذفشان براي نظام داشته است، هم چنان در بدنه نظام حضور داشته اند. نتيجه اين گفتار اين شد که ما موظفيم در راستاي هدايت افکار عمومي و دعوت به قانونگرايي تلاش کنيم. بعد از اين تاکيد بر قانونگرايي فضا براي شناخت قانونگريزان هم باز مي شود و اين همان مسيري است صدا و سيما هم در پيش گرفته است. در اين مسير البته نبايد برخي متهمان واقعي تبرئه شوند.
همه بايد به هوش باشيم والسلام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر