۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

رمز موفقیت حرکت به سمت اصلاحات با شیب کم نه رادیکالیزم

اقا جان. تو رو خدا متوجه دامی که چیدند باشید. این برخوردهای سنگین با تظاهرات ها و اتفاق مضحکی مثل جنبش اتو و جنبش ترافیک و بند کردن حیات جنبش به کتک خوردن ماهانه باعث اضمحلال و خستگی میشه در نهایت. یک جنبش اجتماعی سیاسی که فقط در تظاهرات خلاصه نمیشه. فقط مولفه شهامت عمومی در پذیرفتن خطر به رخ کشیدن اعتراض نیست که حیات جنبش رو تضمین میکنه. برعکس اگر فقط همه هویت جنبش منحصر بشه به تظاهرات داشتن ماهانه یا نداشتن عمری براش پیش بینی نمیشه کرد.

جنبش به بیانیه رهبرانش به سخنرانی روشنگرانه حامیانش به حضور معترض من و شما و امثال وحید نیا که از فرصتهای معقول برای ابراز اعتراضمون استفاده می کنیم زنده است. نه لزوما به تظاهرات میلیونی و فلج کننده ماهانه. ۱۶ اذر اماده شدند که نسق از همه بگیرند. بگذارید مجراهای جدیدی باز بشه برای بیان اعتراض. بگذارید یک مقدار جو برانداز مابانه کمرنگ تر بشه و در عوض بیانیه های سیاسی، نطقهای مجلسی ها، اعتراض های شبیه به اعتراضهای اولیه رضایی، گلایه های شبیه به گلایه اخیر لاریجانی از فضای توهین، یا جنگ درون گروهی زاکانی و مرتضوی پر رنگ تر بشند. فضای برانداز نفس از امثال خاتمی یا کسایی که محافظه کار تر هستند گرفته.

۴۰ سال دیگه هم هر ماه هر ماه بیاییم تو خیابون هیچی عوض نمیشه. مثلا فکر میکنیم از رو میرند؟

قبلا هم گفتم. باز هم میگم و اونهایی که تنفر نمیگذاره جلوتر رو ببینید قبول نمیکنید. ما باید از انحصار طلبی تیم احمدی نژاد و دور و بری هاش امثال کوچک زاده و رسایی استفاده کنیم در طبقه های بالای سیاسی یار گیری کنیم. هیچ راهی جز این نیست. قدرت نظامی و پولی دست اونهاست. امثال توکلی لاریجانی باهنر رضایی قالیباف نماینده های فعلی مجلس و هر کس دیگه که نون خوردنش از بودن احمدی نژاد به مضیقه خورده اگه یک مقدار نوک نیزه بره به سمت احمدی نژاد (و نه رهبر) شروع میکنند ساز و کار داخل سیاست رو عوض کردن و به آقا عملا از زیر فشار آوردن.

ما وظیفه امون فشار از پایین باید باشه. وقتی موسوی یا هر کدوم دیگه میگه ۱۳ ابان بیایید ما نشون میدیم که پشتشون هستیم. ولی به موقع هم باید بفهمیم که آتیش رو کندش کنیم که بالا دستی ها بتونن حرف بزنن و یارگیری کنند.

دنبال بر اندازی نباشید. الان فحش میدید. ارزوتون هست. ولی عملی نیست با تظاهرات. انقلاب ۵۷ فقط به خاطر جنبش مردمی نبود. شاه مهمترین حامی اش که آمریکا بود رو از دست داده بود.

هیچ فکر کردید این موفقیتی که تا حالا جنبش سبز با اون راهپیمایی ۴ میلیونی ۲۶ خرداد و علنی شدن اعتراضها بدست اومد مرهون حیات ۱۰ ساله یک تفکر منتقد اما آرام درون حکومت بود؟ ۳۰ سال از بیرون از حکومت جار زدند که به پا خیزید. به کجا رسید؟ رمز موفقیت تضمین «حفظ حیات جنبش»‌ در یک آینده ۱۰ ساله است. هنوز طوفانهای زیادی در راه هست که جنبش سبز به قول سر «دار» نقدی برای حضور درش نیاز به یک هویت مشخص دارد.

این مصاحبه نقدی را بخوانید. حرفش این است که هویت جنبش سبز در حال منحصر شدن به یک رنگ است. این خطری است که واقعا بیخ گوش جنبش خوابیده. روند فعلی که حیات جنبش را خلاصه کرده در تداوم تظاهرات اعتراض آمیز آینده ای غیر از ریزش و فراموشی خواسته ها نخواهد داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر